رشته کوه های بلند و فشرده البرز موانع قابل توجهی در برابر جریانهای هوای گرم و مرطوب برخاسته از آبهای خزر می باشند. چنانکه می دانیم بخار آب اساساً سبکتر از هوا است و قابلیت صعود در آن مطابق قانون ارشمیدوس را دارا است و به لحاظ تئوریک این صعود می تواند تا حدی که کاهش غلظت هوا سبب تعادل وزن بخار و هوا شود ادامه یابد. اما در عمل به دلیل سرد شدن بخار و شکل گیری قطرات ریز آب ( ابر ) صعود متوقف می شود و رفتار ابر تابع جریانهای هوای شکل گرفته در اطراف کوه خواهد بود. جریان هوای برخورد کننده با دامنه کوه ها به ناچار صعود می کند و در یک فرآیند تقریباً بی درو موسوم به آدیاباتیک خشک ضمن صعود دچار کاهش فشار ناشی از تغییر ارتفاع می شود و مطابق قانون گازهای کامل دمای خود را از دست می دهد. این فرآیند در شکل زیر از نقطه a تا b جریان می یابد. پس از آن به دلیل سرد شدن هوا تا نقطه اشباع جدید ،محتوای بخار آب موجود در هوا نمی تواند به صورت گاز باقی بماند و تبدیل به قطرات بسیار ریز آب یا ابر می شود ( همانند آنچه بر سر هوای خارج شده از دهان ما در روزهای سرد زمستانی می آید). پس از آن هوای صعود کننده یک مرحله دیگر از کاهش سطح انرژی به نام سیر آدیاباتیک مرطوب را تا نزدیکی قله ادامه می دهد. در طی این فرآیند انرژی نهان میعان آزاد شده توسط قطرات آب افزایش دمای بالن شکل گرفته از قطرات ریز آب یا تکه ابر باران زا را سبب می شود. جریان هوای متحرک در ادامه حرکت خود پس از فتح قله به سمت دامنه های کم ارتفاع سقوط می کند و در یک واکنش معکوس متراکم شده و طبق همان قانون دمایش افزایش می یابد. این جریان معکوس تا نقطه c در شکل زیر ادامه می یابد تا آنجا که افزایش دمای هوا سبب تبخیر قطرات ریز ابر شده و به تدریج از تراکم لایه های ابر کاسته می شود. اینچنین است که با وجود یک جریان قوی و تند هوا در اطراف قله، ابرها قادر به عبور از مانع کوه ها نیستند. در واقع دو مکانیزم معکوس و طبیعی انبساط و تراکم شکل گرفته در دو سوی رشته کوه ناشی از وزش بادهای باران آور بر دامنه کوه، گذار پیکره ابر از یک سو به سوی دیگر را غیر ممکن می سازد. اما دلیل شکل گیری جریان هوای متحرک در اطراف کوه و در سطح آن چیست؟ شاید بتوان پاسخ آنرا در قانون مهم برنولی در مکانیک سیالات جستجو کرد. مطابق این قانون بین سرعت جریان یک سیال و فشار داخلی آن نسبت معکوس وجود دارد. بنابراین گرادیان فشار شکل گرفته در اطراف سطوح ثابت کوه سبب می شود لایه های کم تحرک تر و پر فشار تر سیال بیرونی ( هوای لایه های سریعتر و نزدیکتر به سطح ثابت) را در مجاورت سطح خاک نگاه دارند. بنابراین مادامیکه جریان شکل گرفته در دامنه کوه آنچنان آرام است که یک توزیع یکنواخت سرعت بین لایه ای مختلف هوا امکان پذیر باشد، باد ترجیح می دهد در مجاورت سطح کوه جریان پیدا کند.