از آنجا كه ترانس قدرت يك مبدل الكترومغناطيسي با امكان تبادل انرژي در اشكال الكتريكي و مغناطيسي است ، گاهي بعضي از مؤلفه هاي الكتريكي در انتقال از يك سو به سوي ديگر ترانس دستخوش تغيير شكل (و نه لزوماٌ محتوي) مي شوند. يعني از شكل الكتريكي به مغناطيسي تغيير شكل مي دهند . بنابراين در طرحهاي حفاظتي بايستي تمام جوانب موضوع به دقت مورد توجه قرار گيرد . براي مثال در ترانسهاي حاوي اتصال مثلث ، مؤلفه صفر جريان الكتريكي در سمت ستاره به واسطه ميدان مغناطيسي لينك شونده قابل انتقال به سمت ديگر ترانس نيست . در واقع مؤلفه صفر شار مغناطيسي حاصل از اين جريان توسط جريانهاي گردشي كه عمدتاٌ در مسير سيم پيچي مثلث جاري مي شود قبل از آنكه موفق به ايجاد نيروي محركه الكتريكي لازم در ثانويه شود ، خنثي مي گردد . به اين ترتيب با وجود تعادل الكترومغناطيسي در طرفين ترانس ، تعادل جرياني بين اوليه و ثانويه برقرار نخواهد شد . اين امر مي تواند سبب عملكرد ناخواسته حفاظت ديفرانسيل ترانس شود ، زيرا اين حفاظت قادر به تشخيص تعادل الكترومغناطيسي در طرفين ترانس نيست . راه حل مرسوم براي اين مشكل ، استفاده از فيلترهاي مؤلفه صفر يا حذف مؤلفه صفر جريان با استفاده از روشهاي محاسباتي در رله هاي جديد ميكروپروسسوري است در دو سوي ترانس است . البته اين روشها سبب كاهش حساسيت سيستم (تا حدود 30%) در قبال خطاهاي فاز به زمين مي شود .(راستي چرا 30% ، مگر با اين روش كل مؤلفه صفر از مدار حذف نمي شود ؟ ) در شكل زیر ( صفحه 163 از هند بوک حفاظت شرکت ABB) اتصال مثلث ترانسهاي جريان در سمت ستاره ترانس قدرت و فيلتر مؤلفه صفر جريان (Zero Sequence Current Trap ) در سمت مثلث ترانس قدرت نقش حذف كنندگي مؤلفه صفر جريان در مدار را بعهده دارند . اما اتصال الكتريكي نقاط A و B ( که متأسفانه در مرجعی در این سطح به اشتباه انجام شده ) سبب رقابت امپدانس مؤلفه عمل كننده رله با امپدانس صفر فيلتر مزبور در جذب جريان مؤلفه صفر در مدار ثانويه مي شود . از آنجا كه رله مورد استفاده از نوع Low Impedance بوده ، در اثر يك خطاي خارجي سنگين در معرض يك جريان مؤلفه صفر بقدر كافي بزرگ قرار گرفته و بطور نابجا عمل مي نمايد . جهت اطلاع بيشتر مي توانيد به توصيه IEEE C37.91-1985 در خصوص اجتناب از زمين نمودن سر مشترك مؤلفه عمل كننده رله در شرايط مشابه مراجعه فرمائيد .

